روزنامههای
اصلاحطلب که پیش از این رابطه پرنوسان احمدینژاد با قم را نتیجه ضعف او میدانستند،
در دولت جدید اولین تذکرهای قم به دولت را نتیجه سختگیری جامعه مدرسین میدانند.
ترکان پس از اعلام برنامه واگذاری زمین به جوانان جویای کار قصد دارد در چابهار
رقیب خودروسازهای قدیمی را راه بیندازد. مساله عراق هم همچنان مورد توجه روزنامهها
است.
اعلام جزییات بیشتر
از نامه محرمانه جامعه مدرسین به روحانی
روزنامههای
اصلاحطلب که پیش از این رابطه پرنوسان احمدینژاد با قم را نتیجه ضعف او میدانستند،
در دولت جدید اولین
تذکرهای قم به دولت را نتیجه سختگیری جامعه مدرسین میدانند.
اعتماد درباره «آخرين
حمايت ناصحانه در قالب نامه محرمانه» نوشته: جامعه مدرسين حوزه علميه قم تنها 9
ماه پاي حسن روحاني صبر كرد: صبري كه براي محمود احمدي نژاد نزديك به پنج سال
ادامه داشت. نخستين نامه رسمي اما محرمانه جامعه مدرسين به دولت يازدهم تقريبا يك
ماه و نيم پيش به پاستور فرستاده شد. حالابعد از آيت الله محمد يزدي، دو عضو ديگر
اين مجموعه هم گفته اند كه اگر دولت به مفاد اين نامه توجه نكند خطر «رودررويي»
وجود دارد. سيد احمد خاتمي گفته كه اين دست تذكرها در حقيقت «حمايت ناصحانه» از
دولت است. حمايتي كه البته در موضع گيري هاي شخصي اعضاي اين مجموعه در ماه هاي
گذشته چندان مشهود نبود و بيشتر وجه نصيحت يا هشدار آن جدي مي نمود. پنج سال طول
كشيد تا جامعه مدرسين نامه يي انتقادي خطاب به رييس دولت هاي نهم و دهم بنويسد.
اينكه قبل از آن آيا نامه نگاري بين دولت احمدي نژاد و جامعه مدرسين بوده يا خير
را كسي خبر ندارد. اما نخستين نامه آنها به احمدي نژاد روز سوم خرداد سال 89 علني
شد. نامه يي در اعتراض به وضع حجاب و عفاف در جامعه. ارديبهشت سال 91 هم دومين
نامه جامعه مدرسين به دولت با موضوع اعتراض به گراني ها علني شد. نامه يي كه به
گفته آيت الله يزدي هيچگاه مورد توجه محمود احمدي نژاد قرار نگرفت. با اين وجود
جامعه مدرسين هيچگاه در قبال دولت احمدي نژاد پاي خود را از اعتقادها و اعتراض هاي
«منبري» فراتر نگذاشت. براي دولت يازدهم اما گويي اوضاع كمي متفاوت است. برخي
اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم خيلي پيش تر از نگارش اين نامه محرمانه اعتراض
هاي خود را از بالاي «منابر» پايين آورده اند. آيت الله سيد محمد غروي، عضو ارشد
جامعه مدرسين حوزه علميه قم در گفت وگو با ايلنا ضمن انتقاد از انتشار اخبار نامه
جامعه مدرسين حوزه علميه قم به رييس جمهور تاكيد كرده: «اين نامه نه براي امروز كه
براي حدود يك ماه و نيم پيش است». خبر نگارش چنين نامه يي روز چهارشنبه و از زبان
آيت الله شيخ محمديزدي در يك مصاحبه منتشر شده بود: نامه يي كه به نظر مي رسد
جامعه مدرسين براي رسيدن آن به پاستور هم چندان صبر نكرده بود، چه آنكه در همان
روزهاي پس از نگارش اين نامه يعني سوم خرداد همايش منتقدان فرهنگي دولت در قم با
حضور چهره هاي شاخص اين مجموعه تحت عنوان همايش «ما نگرانيم» برگزار شد كه اتفاقا
يكي از دو سخنران اصلي آن هم حجت الاسلام والمسلمين آشتياني، عضو جامعه مدرسين
بود: همايشي كه وجه برجسته آن نگراني از سياست هاي دولت يازدهم بود. اما فعلاقرار
نيست محتواي نامه جامعه مدرسين به رييس جمهوري منتشر شود.
آرمان هم درباره
« اعلام جزییات بیشتر از نامه محرمانه جامعه مدرسین به روحانی» نوشته: نامههای
محرمانه خطاب به دولت که هفته گذشته مطرح شد هنوز برای بسیاری موضوعی جالب تلقی میشود
و افکار عمومی میخواهد بداند که در این نامهها چه نوشته شده است و محتوای آنها چیست.
اگرچه خبرهایی در روزهای گذشته درباره این نامهها منتشر شده بود، اما خبر رسمی را
دیروز یک عضو جامعه مدرسین اعلام کرد و با تأیید ارسال نامه محرمانه این تشکل
روحانی به رئیسجمهور و تأکید بر اینکه این نامه دلسوزانه و ناصحانه بوده است،
گفت: این نامهنگاری فقط اختصاص به دولت روحانی نداشته و در دولتهای قبل نیز چنین
نامهنگاریهایی از سوی جامعه مدرسین صورت گرفته است. سیداحمد خاتمی با اعلام این
خبر، اظهارداشت: جامعه مدرسین در نیم قرن حضور سیاسی خود آنچه که محور حرکتش بوده
عمل به تکلیف و وظیفه بوده است. قبل از انقلاب در راستای انجام وظیفه در جهت سقوط
نظام ستمشاهی تلاش کرده و در این عرصه اعضای برجسته جامعه مدرسین از جان خود مایه
گذاشته، زندانی و تبعید شدهاند. وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز
جامعه مدرسین تثبیت، تقویت و تحکیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را وظیفه خود
دانسته و در این راستا به صورت ناصحانه و دلسوزانه عمل کرده و در کتبی که مرکز
اسناد انقلاب اسلامی در چند جلد منتشر کرده مجموعه این موضعگیریها و دلسوزیها
وجود دارد. این عضو جامعه مدرسین گفت: در رابطه با دولتهای اخیر از جمله دولتهای
آقایان هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و دولت آقای روحانی موضع جامعه مدرسین همان موضع
بوده است، چرا که این تشکل روحانی وظیفه خود را تقویت و تحکیم نظام قرار داده و
حمایت ناصحانه از دولتها در نظام اسلامی برایش یک اصل است. خاتمی در تعریف حمایت
ناصحانه اظهار کرد: یعنی اینکه کارهای خوبی که توسط دولتها انجام میشود مورد
تجلیل قرار بگیرد و نارساییها نیز تذکر داده شود. وی با تأکید بر اینکه جامعه
مدرسین یک حزب سیاسی نیست، بلکه یک نهاد فرهنگی در حوزههای علمیه است که در عرصه
سیاسی نیز به وظایف خود عمل میکند، ادامه داد : بر همین اساس جامعه مدرسین هیچگاه
در پی آن نبوده که نیروهای خود را در جاهای مختلف به کار بگیرد و قابلیتهای شخصی
اعضای جامعه مدرسین بوده که آنها در جایگاههای مختلف قرار داده شدهاند. خاتمی
گفت: جامعه مدرسین بهدنبال اصلاح امور است و نه جار و جنجال به پا کردن به همین
دلیل تذکرهای خصوصی به دولتهای مختلف داده است؛ چراکه بنا ندارد کار سیاسی کند و
این تذکر فقط اختصاص به دولت آقای روحانی ندارد. این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه
قم با اشاره به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تصریح کرد: جامعه مدرسین به دولتهای
مختلف در مقاطعی که لازم بوده تذکرات و نامههای دلسوزانه و ناصحانهای داشته و
خواهد داشت و این اقدام را در راستای انجام وظیفه خود میداند.
پس از اظهارات
خاتمی بود که عضو دیگر جامعه مدرسین به افشای جزییات بیشتری پرداخت و با انتقاد از
انتشار خبر نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رئیس جمهور، تأکید کرد: این نامه
نه برای امروز که برای حدود یک ماه و نیم پیش است. آیت ا… سیدمحمد غروی با
انتقاد از اعلام خبر نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رئیسجمهور در رسانهها،
اظهار داشت: یک نامهای را جامعه مدرسین به رئیسجمهور نوشت و اگر کسی آن را منتشر
کند کار درستی نکرده است. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در پاسخ به این سوال که
محتوای این نامه بیشتر پیرامون چه موضوعاتی است؟ تصریح کرد: اگر بنا بود نامه
سرگشاده باشد، سرگشاده فرستاده میشد، اما نامه به صورت غیرعلنی و محرمانه برای رئیسجمهور
فرستاده شد و از این رو این کار اصلا اخلاقی نیست که نامههای محرمانه را علنی
کنند. آیت ا… غروی خاطرنشان کرد: اجمال نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رئیس
جمهور این است که نامه خطاب به شخص ایشان بوده است؛ اصولا بنای جامعه مدرسین حوزه
علمیه قم بر این است که در آغاز کار هر دولتی، اگر در کار کشور مشکلات و اشکالاتی
ببیند، نامه سربسته، محرمانه و غیرعلنی رد و بدل میکند و وقتی که اگر احیانا ببیند
آن نامهها اثر گذار نبوده، جور دیگری برخورد میکند. عضو شورای عالی حوزههای علمیه
سراسر کشور، تأکید کرد: البته بنای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بر این نیست که خدای
ناکرده دولت تضعیف شود، بلکه احیانا اگر مشکلات، خلأها و نواقصی وجود دارد، آن
نواقص و خلأها را با نسخ و نامه یا به این صورت که شخص یا اشخاصی را بفرستند تا با
رئیس جمهور ملاقات داشته باشند، بگویند و منتقل کنند.
خودروساز سوم در چابهار با تولید
سالانه یک میلیون خودرو
شهروند درباره «تاسیس
قطب سوم خودروسازی کشور در چابهار» نوشته: زمزمههای تاسیس قطب سوم خودروسازی
کشورمان از سال ۱۳۸۹ و در زمان ماموریت علیاکبر محرابیان در وزارت صنایع آغاز شد
و تا امروز، با گذشت بیش از ۴سال از آن زمان همچنان ادامه دارد. در آخرین خبر در
این خصوص لحن جدیتری از سوی مسئولان به گوش میرسد. بیانی که این بار از جانب
مسئولان دولت یازدهم اظهار شده و با برخی تغییرات نسبت به مدلهای قبلی به رسانهها
کشیده شده است. اکبر ترکان که اکنون دبیری شورایعالی مناطق آزاد کشور را برعهده
دارد دراینباره چند خطی توضیح داده و گفته است: قطب سوم خودروسازان کشور در آینده
نزدیک در منطقه آزاد چابهار ایجاد میشود و انحصار تولید خودرو از دو شرکت
خودروسازی «سایپا» و «ایران خودرو» خارج میشود. این سایت یکی از بزرگترین سایتهای
تولید خودرو در آسیا خواهد بود. هرچند که در دوره پیشین اصفهان، خوزستان و تبریز
ازجمله شهرهایی بودند که بحث تشکیل قطب سوم خودروسازی در آنها (بیش از دیگر شهرها)
محتمل بود، اما اینک بحث بر سر احداث خودروسازی جدید در مناطق آزاد و خاص منطقه
چابهار مطرح است. گذشته از اینکه اظهارات اینچنینی در دولت قبل بارها و بارها
درخصوص قطب سوم خودروسازی در کشورمان شنیده شده بود، در این گزارش در تلاشیم تا به
برخی الزامات و موانع پیش روی این فعالیت مثبت در حوزه خودروسازی کشورمان اشاره کنیم.
در سالیان پیش یکی
از مهمترین موانع برای ایجاد قطب سوم صنعت خودروسازی، اخذ مجوزهای دولتی بود که
سرمایهگذاران مشتاق دراین بخش (که تعدادشان هم بسیار بود) از این موضوع گلایه میکردند.
این را هم باید گفت که قطب سوم خودروسازی در کشور بدون شک نمیتواند خصوصی محض یا
دولتی صرف باشد زیرا ملزومات مورد نیاز برای احداث سومین خودروسازی بزرگ در کشور،
بدون حضور سرمایهگذاران داخلی و خارجی ممکن نیست و تولید خودرو با توان داخلی و
تکنولوژیهای ملی، اتفاقی است که اکنون نزدیک به نیم قرن در کشورمان در جریان است.
بیشک تاسیس این قطب خودروسازی نیازمند حضور سرمایهگذاران خارجی و مشارکت با
خودروسازان خارجی است که ضمن انتقال صنعت به روز، سهامدار این خودروسازی هم باشند
تا با مشارکت در سود و زیان آن، تلاش بیشتری را به کار ببندند. باید گفت که اگر به
هر دلیلی قرار است قطب جدیدی در صنعت خودروسازی کشور شکل بگیرد، میطلبد که به سمت
تولید خودروهایی با فناوری روز جهان حرکت کنیم و با انتخاب بهترین فناوری در کنار
بیشترین تولید و صادرات مهمترین هدف هدفگذاری قطب سوم خودروسازی را در کشورمان کلید
بزنیم.
در مدل قبلی طرح
ایجاد قطب سوم خودروسازی كشور را قرار بود تعدادی از قطعهسازان، برخی تجار اصفهانی
و اعضای خانه صنعت و معدن اصفهان تشكیل دهند. البته موضوع مشاركت سازمان گسترش و
نوسازی صنایع ایران (ایدرو) در این طرح بود. اما در مدل پیشنهادی ترکان همچنان جزییاتی
از ایجاد این قطب تشریح نشده است و تنها به این موضوع که تاسیس قطب سوم خودروسازی
ایران در منظقه آزاد چابهار خواهد بود بسنده کرده است. همچنین در طرح توجيهي تهيهشده
برای مدل قبلی، حجم سرمایهگذاری حدود ۱۵۰۰ تا دوهزارمیلیارد تومان پیشبینی شده
بود که برای راهاندازی فاز اول این پروژه با ظرفیت تولید ۳۰۰هزار دستگاه خودرو
حداقل هزارمیلیارد تومان سرمایهگذاری باید در نظر گرفته میشد.
هرچند مدیران ایرانخودرو
و سایپا در کلامشان از ظهور قطب جدید خودروسازی در کشور استقبال میکنند اما در
اصل اعتقاد دارند که این خودروساز جدید نمیتواند بدون استفاده از تجربیات ایشان
به فعالیتش ادامه دهد و در عمل باید با این دو خودروساز قدیمی وارد مشارکت شود. در
ضمن حضور قطب سوم در صنعت خودرو کشور نمیتواند تهدید بزرگی برای آنان به حساب آید
و خودروساز نوپا تنها میتواند قدری تنور رقابت را داغتر کند.
شرق دیگر روزنامهای
است که به این موضوع پرداخته و نوشته: این اولینباری نیست که ایده تاسیس قطب تولید
خودرو و شکستن انحصار تولیدات سایپا و ایران خودرو طرح میشود. در چندسال اخیر این
موضوع در اصفهان مطرح شد. سال 89 وزیر صنایع و معادن وقت به شرکت گسترش و نوسازی
صنایع ایران (ایدرو) ماموریت داد شرایط را برای ایجاد قطب سوم خودروسازی کشور
فراهم کند. در آن زمان علیاکبر محرابیان اعلام کرد که در سال 90 سومین قطب
خودروسازی ایران متولد خواهد شد. ایدرو هم خواسته وزیر وقت را اجابت کرد و قطب سوم
خودروسازی کشور بالاخره پس از گذشت سه ماه از ماموریت محرابیان کلید خورد. با
کناررفتن محرابیان از پست وزارت، این موضوع هم به فراموشی سپرده شد و سراغی از این
طرح بزرگ گرفته نشد. طرحی که قرار بود در اصفهان اجرا شود. اما چندی بعد از آن،
خانه صنعت و معدن استان اصفهان اعلام کرد که اولین مجمع تعیین هیات موسسان شرکت
خودروسازی در استان اصفهان تشکیل شده است. سیدعبدالوهاب سهلآبادی، رییس خانه صنعت
و معدن استان اصفهان حتی نام این شرکت را «جی موتور» عنوان کرده و گفته بود سرمایهگذاری
اولیه در این پروژه بهنام حضرت علی(ع) با مبلغ 110میلیاردریال آغاز میشود و در
گامهای بعدی و با مشارکتهای مردم سرمایه اولیه افزایش خواهد یافت. سرمایهگذاری
لازم برای اجراییشدن طرح بین هزارو500 تا دوهزارمیلیاردتومان و ظرفیت تولید آن نیز
یکمیلیون دستگاه خودرو پیشبینی شده بود که کلا منتفی شد.
بعد از کناررفتن
محرابیان، «قطب سوم» دو مدعی دیگر هم پیدا کرد؛ یکی تبریزیها و دیگری خوزستانیها.
«گروه بهمن» بهعنوان بزرگترین خودروساز خصوصی کشور، خواستار احداث سایت خودروسازی
در خوزستان بود آن هم نه با تکیه بر طرح محرابیان بلکه با تکیه بر طرحهای خود. از
آن سو تبریزیها هم با توجه به ظرفیتهای موجود خود مانند قطعهسازی و نیروی کار
ارزان، خواستار این شدند که این «قطب» را بهنام خود سند بزنند.
اگرچه این رقابتها همچنان
در نهان ادامه داشت اما به نظر میرسد روز گذشته ترکان آب پاکی را روی دست این سه
رقیب ریخت و خبر داد که چابهار قطب سوم تولید خودرو میشود. ایدهای که معلوم نیست
قرار است به سرنوشت ایده محرابیان دچار شود یا اینکه دولت جدید سازوکار و برنامه
لازم برای چنین ایدهای را دارد. اظهاراتی که به نقل از ترکان عنوان شده اظهاراتی
بسیار کلی است. نه توضیحی درخصوص منابع مالی طرح شده و نه نحوه سرمایهگذاری و نه
حتی زمان تاسیس. بیشترین توضیح ترکان در این مورد اشاره به زمان تاسیس قطب سوم است
که بسیار مبهم است. وی گفته آینده نزدیک و مشخص نیست این آینده نزدیک به عمر این
دولت قد میدهد یا نه.
مشاور بینالملل رئیس مجلس: عراق تجزيه نمي شود
حسين شيخ الاسلام
مشاور امور بينالملل رئيس مجلس در یادداشتی برای روزنامه آرمان و با عنوان « عراق
تجزيه نمي شود» نوشته است: عراق هیچگاه به سمت تجزيه حركت نمیكند. چرا كه بي
ثباتي عراق اولين گام براي بي ثباتي طولاني مدت خاورميانه است. اكنون شكي نداريم
كه برنامه تجزيه عراق تدوين و سازماندهي شده توسط صهيونيسم و ارتجاع عرب است.
اسرائيل از يك سو به دنبال منحرف كردن ذهن مردم خاورميانه از بحران فلسطين و ضربه
زدن به مقاومت است و از سوي ديگر پادشاهان برخي كشورهاي خاورميانه در همسويي با
اسرائيل درصدد به شكست كشاندن تلاشهاي دموكراسيخواهانه مردم خاورميانه هستند.
چرا كه اگر تجربه عراق در زمينه حركت به سمت مردمسالاري با موفقيت روبرو شود بيترديد
جايگاه پادشاهان خاورميانه هم در آينده نزديك متزلزل ميشود. رژيم اسرائيل و
حاميان غربي اين رژيم و دركنار آنها شيوخ و پادشاهان برخي كشورهاي عربي سامان
دهنده و آفريننده داعش هستند. از همان روزهاي آغازين پيدايش فرقه داعش در سوريه
آگاهان دست سرويسهاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي را به خوبي ميديدند.
اكنون اعضاي داعش ماموريت پيدا كردهاند تا به هر طريق ممكن عراق را به سوي تجزيه
پيش ببرند. همسايگان عراق كه از دور دستي بر اين آتش دارند نميدانند كه تجزيه
عراق و نابسامانيهاي اين تحول منطقهاي در ابتداي امر گريبان آنها را ميگيرد. به
واقع بحران آفريني داعش در شمال و غرب عراق مقدمهاي است بر آتشي كه در آينده برخي
از كشورهاي خاورميانه درمينوردد. در صورت جدا شدن كردها از عراق امروز و تشكيل
كشوري مستقل اولين كشوري که وارد بحران ميشود طبعا تركيه است كه با اقليت كردنشين
كشورش منازعات گستردهاي را در طول چندين سال گذشته تا به امروز دارد. از سوي ديگر
ناامني در عراق به زودي گريبان همسايگان ضعيف و كوچك عراق را نيز ميگيرد، قطعا
تردد تروريستها و نيروهاي گريز از مركز در مرزهاي اردن و لبنان خبر خوشي براي
مسئولين اين دو كشور نيست. غرب و به خصوص آمريكا به خوبي ميدانند كه خاورميانه
پرآشوب حضور نظامي آنها را توجيه ميكند. اما آنچه كه نميدانند اين است كه بسياري
از اعضاي داعش داراي تابعيتي اروپايي هستند.دركشورهايي اروپايي صدها سازمان جداييطلب
و تجزيهطلب وجود دارد؛ از سوي ديگر داعش نماينده افراطگرايي و خشونت عريان است.
تروريستهاي عضو اين گروهك خشونت را نماد قدرت و اعتبارخود معرفي ميكنندبنابراين
اروپا بايد نگران افراطگرايي رايج در خاورميانه باشد. به يك معنا ميتوان ادعا
كرد اين تنها خاورميانه نيست كه به شدت از حضور افراطگرايان آسيب ميبيند. غرب
نيز به زودي خشونت عريان اعضاي داعش را ميبيند اما فراتر از همه تحليلها و
تفسيرها در مورد آينده خاورميانه دولت جمهوري اسلامي ايران هيچگاه نميگذارد
آرزوي ارتجاع منطقه و صهيونيستها براي به آشوب كشاندن خاورميانه عملي شود، عراق
تجزيه نميشود.
نصرت الله تاجيك
دیپلمات سابق ایرانی نیز در یادداشتی برای اعتماد « دگرديسي
القاعده» را مورد بررسی قرار داده و نوشته: داعش آغاز و پايان دگرديسي القاعده
نيست ولي نسخه جديد و شكل گيري موجود ناقص الخلقه يي است كه در رحم تحولات و
دگرگوني هاي منطقه يي موجوديت يافته است. اين موجود كه در هيچ يك از اندام هاي
زيستي اش تناسبي وجود ندارد توسط تحولات سوريه خلق و به وسيله سياست هاي غرب
مخصوصا امريكا، انگليس و فرانسه سزارين شده و در دستگاه آنكوباتور سعودي، تركيه و
قطر به عنوان رقيب هاي سياست هاي منطقه يي ايران نگهداري و تغذيه مي شود. اگرچه
اين موجود نارس هنوز مراحل اوليه شكل گيري خود را مي گذراند ولي حركات و اعمالش
اثرات ژئوپولتيكي شگرفي دارد. اين امر نيازمند توجه و طراحي سياست هاي رويارويي
مناسب با اين پديده از سوي دستگاه سياست خارجي كشور است. در طول اين دو هفته كه از
حمله اين گروه به موصل و سقوط اين شهر گذشته و به تدريج تاكنون به چهار شهر رسيده
است، آنچه در رسانه ها انعكاس يافته فقط حركات كلامي و انذاري را از سوي
سياستمداران، نويسندگان و دستگاه هاي درگير با سياست خارجي شاهد بوده ايم. در اين
روند جديد بايد دقت كرد كه القاعده تركيبي چندمليتي از مبارزاني بود كه زمين نداشت
و هويت خود را در آزاد سازي افغانستان جست وجو مي كرد . تا از آنجا حركت جهاني خود
را عليه غرب آغاز كند. اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است كه اوضاع منطقه به عنوان
رحم آماده براي رشد اين موجود است. در اين روند ابتدا توسط سه كشور تركيه، قطر و
سعودي و با كمك انگليس، فرانسه و امريكا در سوريه صاحب زمين شد و آن را نيز به
عراق گسترش داد تا پايگاه منطقه يي خود را عليه شيعيان بنا كند.
با اين ديدگاه
تحولات كنوني در عراق گذرا نيست بلكه مستمر، داراي تاثيرات منطقه يي و جهاني و
براي ايران راهبردي است. اين تحولات را نمي توان صرفا با نگاه به پوسته بيروني
تحولات كه وقايع صحنه عملياتي است تجزيه و تحليل كرد و براي طراحي راهبرد ايران در
قبال اين تحولات بايد به زير پوسته تحولات ژئوپولتيك منطقه و به هم زدن توازن
منطقه يي به ضرر ايران نيز سرك كشيد. اين تحولات علاوه بر به هم زدن قدرت تاثير
گذاري هر يك از اطراف قضيه خاورميانه ميزان برخورد آنها با يكديگر را تند و تيز تر
كرده و روال منطقي شكل گيري روند جديد سياست و حكومت در خاورميانه را دچار دگرگوني
خواهد كرد. تحولات ميداني كنوني ريشه هاي متعددي دارد و با معادلات خطي قابل حل و
تفسير نيست. بي شك كشيده شدن ماجراي سوريه به عراق مي تواند تا حدي پارامترها و
عوامل موثر تر را جلوي چشم ما بياورد و اگر اين جريان به لبنان بكشد به صورت خيلي
شفاف تري مي توان به تبيين روند كنوني سياست هاي منطقه يي و فرامنطقه يي عليه
ايران واقف شد.
این دیپلمات سابق
در ادامه نوشته: امريكا به طور مستقيم و غيرمستقيم كمك كرده و جرياني در عراق راه
انداخته كه توانسته واقعيت هاي زميني عراق را به هم بزند و الان براي ميزان و نحوه
دخالت ايران براي حل مساله شرط تعيين مي كند و اين درخواست امريكا يعني خالي كردن
پشت شيعه در عراق. اين يعني چشم پوشي از اهرم هاي قدرت راهبردي ايران در منطقه و
اين يعني عراق را دودستي تقديم عربستان و تركيه كردن ولي از آنجا كه اين لقمه ممكن
است گلوگير باشد ايران بايد رعايت حال همسايگان خود را بكند! در مورد تركيه بايد
اذعان داشت كه به دليل عدم شناخت پيچيدگي هاي منطقه به نظر مي رسد در ماجراي سوريه
و عراق مورد سوءاستفاده غرب و بعضي كشورهاي منطقه قرار گرفته و اگر بتوان ثابت كرد
كه طمع مالي و جاه طلبي در ميان نبوده باشد محتمل ترين فرضيه اين است كه آنكارا
پيش بيني نكرده بود كه در حمله يي تا اين اندازه گسترده شركت خواهد داشت و اين
موضوع را در بين راه كشف كرد و پي برد كه طرح واشنگتن ايجاد كردستان مستقل است.
لذا كردهاي عراق راضي ترين طرف قضيه هستند و هم تا حدي زمينه ساز اين تحولات به
گونه يي كه براي تكميل اين روند و نزديك شدن به تجزيه و تولد سه كشور به دنبال
تحقق به ظاهر اقليم سني نيز راه افتاده اند.

























